امروز درست یک سال از آخرین روزی که دیدمت از آخرین باری که بوسیدمت از آخرین باری که با چشمان غمگینت دستانم را در دست گرفتی می گذرد و نت کاش می دانستم این آخرین بار را...
امروز یک سال از آخرین باری که برایم کباب پختی و هیچ جای دیگر طعمشان را ندیدم ونچشیدم می گذرد...
.
.
.
.
.
دلم برایت به اندازه بودنت تنگ شده پدر...
آخر هفته مراسم سال باباست خیلی خیلی زود یه سال شد گمان نمی کنم بتونم تا 7-8 روز دیگه چیزی بنویسم.........
می شه لطفا به احترام دوستی مون برای شادی روح پدرم هر کدوم یه فاتحه بخونین و برای آمرزشش دعا کنین؟
سخت است ..
با هیچ واژه ای هم التیام نمی یابد ...
خدا رحمتشون کنه...
امیدوارم خداوند عالم روح پاکشون رو قرین رحمت کنه دوست من...
حتما براشون فاتحه می خونم عزیزم.
خدا رحمتش کنه.... خدا به بازماندگانش صبر بده...
salam. nemidoonam ki hastid ama baraye pedaretoon fatehe khoondam, rastesh 2 bahman emsal man akharin bar eshghe kohnamo didam, alan ezdevaj kardam va hamsare fogholadeyi daram, ama khatereye hosein aziyatam mikone, kheili delam gerefte :(((((((
دوست عزیزم ، نمیدونم چجوری باهات همدردی کنم ، میدونم هیچ حرفی تسکینت نمیده همانطور که هیچ چیزی جای خالی پدرتو پر نمیکنه ، ولی با تمام وجودم برای آرامش روحش دعا میکنم و ا زخدا میخوام بهت صبر بده و اینقدر ابعاد دیگه زندگی تو پررنگ کنه تا شاید ذره ای یا لحظه ای فقط ازین غم همیشگی جدا بشی.
روحش شاد و قرین رحمت....
خواندم برا ی آرامش روحش .
روحش شاد
با چشمایی به رنگ اشک فاتحه رو شروع کردم
چند شب پیش پانزدهمین سالگرد فوت دایی ام بود و همه جمع بودیم و همه بغض ها رو فرو می خوردن و هرگز باور نمی کردن گذشت اینهمه سال بدون حضور عزیزش رو...
خدا رحمت کنه و روحشون رو قرین ارامش...
دوستم کجایی پس؟
سلام عزیزم...
ممنون که آمدی...
خدا پدرتان را رحمت کند و با اولیاءالله همنشین نماید...