سلام
این همه وقت کجا بودم؟همین جا
سرم شلوغ بود؟نه
حوصله نداشتم نمی دونستم بیام از چی بنویسم
البته حرف برای گفتن که خیلی خیلی زیاده آتیش پاره ما به قول خودش واقعا آتیش پاره شده نیم وجبی فسقلی از همین حالا در مورد همه چی نظر میده و می پرسه ... یه روز صبح پا شد شروع کرد به پرسیدن این چیه اون چیه حتی اونایی که می دونه و من صبح تا شب مشغول توضیح دادن به حضرت همایونیشان هستم... میام امروز فردا با کلی حرف میام فعلا این رو داشته باشین
آخی نااازی کوچولو :* خدا نگهش داره :*
سلام به به از این طرفا...
گاهی پیش میاد از این بی حوصلگی ها...
اخی عزیز دلم... ایشالا همیشه سلامت باشه ... این کوچولو های دوست داتنی با اون سوالای بی پایانشون معرکه اند...
و مادر گل و با حوصله ای مثل تو را می طلبد این فرزند دوست داشتنی!!!!!
فک می کردم یه کامنت گذاشتم واسه این پستت اما اشکال نداره شما هر جا باشی خبر خوش بودنت ما را بس است... این دختر کوچولوی توئه وااااااااای خدای من راه رفتنش رو ببین خدا حفظش کنه