زندگی من و همسرم

من مادر دخترکی فرشته گون هستم

زندگی من و همسرم

من مادر دخترکی فرشته گون هستم

بازگشت یکه سوار

بالاخره نیمه شبی گیر اومد برای وبگردی .... 

راستش نوشتن البته اگه حس نوشتن نداشته باشی سخت ترین کار دنیاست حتی اگه 14-15 سال کارت نوشتن روزمرگی هات باشه حالا اون وقتا توی دفترچه (که هیچ وقت از این دفتر خاطرات سوسولی! نبود و از این دفتر قدیمی 100 برگای آبی رنگ بود که پشتش نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت است) چه بعدها که کمی زندگی ها باکلاس تر شد توی وبلاگ...به هر حال حس نوشتن مهم ترین چیزه...راستش غیر از خونه عمه که به دلایلی جور نشد نصف مهمونی دادن ها و مهمونی رفتن ها تموم شد ... برادر همسری بورسیه قبول شده(نمی گم کجا!) و ما کلی خوشحالیم هر چند مادرش و خوارهاش کلی از دوریش غصه دارن و صد البته منم درکشون می کنم اما خودش سر ازپا نمی شناخت چون رشته مورد علاقه ش بوده و یه سال پشت کنکور مونده بود... بالاخره بعد از 5 سال حکم رسمی آقای همسری با امضای مدیر کل بانک ... اومد و ایشون در کمال تعجب لازم ندونسته بود که شیرینی بخره بیاره بعد هم مبلغی پول به عنوان کادو به من داد که اونم امروز ازم قرض گرفت!!!!!! 

خوشبختانه کل اون چیزی که تو ذهنم بود رو گفتم برای کابینت آشپزخونه و کلی می ذوقم...دیگه چیز زیادی نمونده برای 10 اسفند نوبت درست کردن نما داریم 15 اسفند سفید کاری احتمالا بعد از عید کابینت و یه سری خورده ریز دیگه ...  

فرشته بیماری (مگه بیماری هم فرشته داره؟) پرهاش رو کشیده رو عمه هام  یکی افسردگی گرفته یکی سی سی یوئه به خاطر قلبش یکی هم تهران عمل داره 

توی این دنیا در حال حاضر بیشتر از همه دلم برای مادربزرگ پدریم آی می سوزه آی می سوزه...عمق این دل سوختن از وقتی بیشتر شد که چند وقت پیش توی یه فیلمی دیدم دختر 5-6 ماهه مامانش توی حیاط خونه بود به شکم چرخیدصورتش به متکا گیر کرد و نتونست برگرده به پشت خفه شد اونقدر گریه کردم که حد نداشت حالا فکرش رو می کنم بینوا توی دو سال دو تا پسرش درست عین هم از دستش رفتن و کسی رو هم نداره غمخوارش باشه وقتی میاد خونه مامان بهشون سر بزنه و می رم دیدنش و گریه کردنش رو می بینم دلم کباب می شه


امروز واکسن ۶ ماهگی فسقلی رو زدیم...بله درست حدس زدید خانوم خوشگل مهربونم بازم مامانی رو اذیت نکرد و به همون شیوه قدیمی تا اومد تو بغلم آروم شد و دیگه همه از تعجب مونده بودن... قربون برم خدا رو...معروف ترین دخترک ۶ ماهه شهر ماست سفید برفی

نظرات 5 + ارسال نظر
جوهر جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 ق.ظ http://myprinter.blogsky.com

سلام!
یک اسفند برای این نازدونه دود کن!
راستی! اومدم خبر بدم که شماره 300 همشهری جوان را بخر... برداشتن ورژن جدید شماره کارتون را دوباره چاپ کردند. بعضی از قسمت هایش هم به مراتب کامل تره...
تو این شلوغی، یادت نره ها!این یکی دیگه Cd نداره که فایلهایش را برایت بفرستم...
دختر گلت رو ببوس...

رها جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:02 ب.ظ http://raha27.blogsky.com

تبریک واسه همه ی خبرای خوبی که داده بودی... کابینتا هم مطمینم خیلی خوب میشه... منم اون فیلمو دیدم دردناک بود... دختر نازتو ببوس که اینقد مهربونه و مامانش و اذیت نمیکنه...

پرسپولیسی جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:30 ب.ظ http://haftominrooz.persianblog.ir/

تصمیم به خرخونی دارم اما موفق نمی شم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نوشتن خیلی خیلی حسیه من کاملا اینو قبول دارم منم یه روزگاری آی می نوشتم آی می نوشتم...اما حالا خب کمتر حسش میاد
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خوش به حال برادر همسری واقعا خوش به حالش کاش منم بتونم قبول بشم کاااااااااااااااااااااااااااش
افرین به اقای همسری تبریک می گویم بسیار...
خدا کنه زودتر تموم بشه کار خونتون و خیالت راحت بشه
خدا عمهه هات رو شفا بده و به فرشته های بیماری! بگه تشریف ببرن در همون عرش اعلا اقامت بفرمایند...
واقعا غمی که مادر بزرگت داره وحشتناکه خدا به همه اونایی که عزیزاشون رو از دست دادن صبر بده واقعا سخته
عزیزم........... یه ماچ محکم بکن اون سفید برفی دوست داشتنی ات رو براش هم اسفند دود کن چشم نخوره ... چقدر کوچولوی ماهی داری خدا حفظش کنه

یاسمن یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ب.ظ http://yasaman1387.blogfa.com/

خوشحالم به خاطر اتفاق های خوش / و امیدوارم همه بیماران شفا پیدا کنند .
منو بردی به اون دفترچه های با اون جمله معروف بعضی از اونها کاهی بودند وای خدای من

شاذه دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

خوشحالم که خونتون رو به اتمامه :)
خدا به عمه هات شفا و به مادربزرگت صبر بده... مادر بودن خیلی سخته. داغ فرزند از همه چی سختتره...
خدا سفیدبرفی رو برات نگه داره :)

بابت همه چی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد