زندگی من و همسرم

من مادر دخترکی فرشته گون هستم

زندگی من و همسرم

من مادر دخترکی فرشته گون هستم

۶۴

قول داده بودم از دخترک عکس بذارم ... کیفیتشون خیلی خوب نیست آخه با موبایل گرفته شده..قبلی ها فکر کنم بهتر بودن.بالاخره بارون اومد... 

کارای خونه همچنان در حال انجام هستن امروز هم  لوله کشی سیستم فاضلاب و نصب درهای ورودی طبقه اول انجام شد... 


این مال وقتیه که برای اولین بار توی کریر گذاشتمش همسری عکاسه و دخترک داره منو نگاه می کنه. 

اینجا هم داره به دوربین موبایل نگاه میکنه انگار فهمیده می خوام ازش عکس بگیرم. 

دخترک در حال استراحت.

نظرات 7 + ارسال نظر
مامان امیرسام یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ق.ظ http://manvaninigooloo.persianblog.ir/

آخی نازییییییییی یه فرشته واقعی
خانومی چند پست پیشت رو چندبار تابحال خوندم و اینقدر متاثز شدم که نتونستم هیج نظری برات بذرام... فقط خواستم بدونی که همیشه به یادتم و برات دعا میکنم... دوباره میام وقتی حرفی برای گفتن داشته باشم
مواظب خودت باش عزیزم، این روزهای سخت میگذرد، هرچند دیر...

مرسی از اومدنهات

بهاره یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

وای چقدر ناز و ملوس و خوردنیه دخترک مامان خانوم... از طرف من شیش تا این لپش و شیش تا هم اون لپش رو ببوس محکم هم ببوس. چشمهاش فوق العاده معصومند... من چشمم شور نیستا ولی حتما براش اسفند دود کن.
راستی خیلی خیلی ممنونم عزیزم که وقت گذاشتی و بلاگم رو خوندی و مرسی که اینقدر انرژی مثبت برام فرستادی خانوم گل:">

مرسی عزیزم

شاذه یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

آخی... نازی ماشالا... خدا حفظش کنه بووووووس

مرسی

رها دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ http://raha27.blogsky.com

عزیزم چقده نازی دخملیت خدا برات حفظش کنه.

ممنونم

ghoghnoos دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ http://ghooghnos0.blogfa.com/

الهی حقیقتا سفید برفیه هاااااااااا خدا حفظش کنه میشه بجام ببوسیش؟ خیلی مواظبش باش

صبا آقاجانی سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 ق.ظ http://teflakdeleman.blogfa.com/

سلام عزیز دلم
ای خدا
چقدر دخترت معصومه عزیزم
چقدر آرومه
خدا به حق بزرگی خودش برات حفظش کنه و عاقبت بخیر
دوست خوبم
پستهای قبلت رو هم خوندم و به خداییش قسم اشکم در اومد
الان اینقدر ناراحتم که حد نداره
ای خدای بزرگ
ای خدای بزرگ
چی بگم آخه؟
چیزی ندارم بگم جز اینکه بگذشت از این بسی بتر این نیز بگذرد
شاید خوبی دنیا به همین گذرا بودنش باشه
اینکه چه تلخ چه شیرین می گذره
عزیزم
فقط این و می دونم با خورد خوری هیچ چی درست نمی شه. به هر حال برای هر مشکلی خدا یه چاره ای هم گذاشته این نمیشه که همه چیز با صبر درست بشه یا بر عکس با بیقراری و نا شکیبایی کاری از پیش بره
خودت ماشالله عاقل و بالغی عزیزم
خیلی خوبه که کمی منطقی تر بر خورد کنی بی اونکه یه جوری بشه که کسی برات دل بسوزونه
اتفاقا من فکر می کنم بعضی وقتها دلیل منطقی بیاری که دوست نداری با خونواده ی همسری رفت و آمد داشته باشی بهتره
خودت هم می دونی عزیزم من خودم آدم ستیزه جویی نیستم ولی چون خودم بعضی وقتها شرایط تو رو داشتم می دونم که بهتر اینه که خیلی جاها محکم بایستی و بی اونکه جر و بحث کنی و اعصاب خودتو بهم بریزی از خودت و خواسته ت دفاع کنی
خدا بابا رو رحمت کنه
ای خدا
به همین شبهای عزیز می دونم چقدر داره بهت فشار میاره اون خاطرات بد
دوست خوبم
منم بابام مریضه
اینقدر الان دلم گرفته که خدا می دونه
تو هم برام دعا می کنی؟
ببخش عزیزم که نظر چند تا پست رو یه جا برات می نویسم
فراموشت نمی کنم دوست خوبم و همیشه و همه جا به یادتم
مراقب خودت باش
هم قوی باش هم صبر داشته باش
همه چیز درست میشه فدای چشمهات
دوستت دارم
بازم حرف دارم
زود بر می گردم
دختر نازت رو ببوس
التماس دعا عزیزم

پرسپولیسی سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ http://haftominrooz.persianblog.ir/

قیافه اش خیلی معصومه لباش خیلی خیلی دوست داشتنی اگه نزدیکش بودم سفت بغلش می کردم
از طرف من بوسش می کنی این فرشته رو؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد